سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت زینب سلام الله علیها

شاعر : سید پوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

شروع می‌شود این شعر تازه با زینب            مگر که گوشه چشمی کند به ما زینب
هـزار فـاطـمـه گـفـتـم هـزار تـا زینب            سـلام حـضـرت بـانـو سـلام یـا زیـنب


بـه غـیـر تو ز تـمـامی خلق دل کـنـدیم
به چـادر تو هـمیـشه دخـیـل می‌بـنـدیـم

حـیـا به پـاکی تو اقـتـدا مـکـرر داشت            علی به یمن تو در خانه‌اش دو کوثر داشت
خوشا بحال حسینی که چون تو خواهر داشت            و با تو فـاطـمه آئـیـنه در برابر داشت

می‌آیـد از گـل سـجـادۀ تـو عـطـر خـدا
فــدای نـافـلـه‌هـایـت عــقــیــلـۀ طــاهـا

اراده کرد خدا تا به عـشـق جـان بدهد            به خاک سـرد زمـیـن نور آسمان بدهد
تـو را نـشـان تـمـام پـیـمـبــران بــدهـد            که پیـش صبر شما صبر امتحـان بدهد

به آستان شما کوه سـجـده خـواهـد کرد
و هر مجاهد نستـوه سجده خواهد کرد

تو آمدی و کس و کار من شدی بی بی            میان حـادثـه‌هـا شـیـر زن شدی بی بی
شبـیـه مـادر خود ممتحـن شدی بی بی            کـسای روی سر پـنج تن شـدی بی بی

همیـشـه ذکر لب اهل بیت نام شماست
منم غلام کسی که خودش غلام شماست

ظهـور عـزّت پـروردگـار خـطـبـۀ تـو            کلاس صبـر، کلاس وقـار خـطـبـۀ تو
قـرار داده به هر بـی‌قـرار خـطـبـۀ تو            دمی شد از دودم ذوالـفـقـار خـطبـۀ تو

کشانده‌ای تو به حـیرت همه نظرها را
زبـان سـرخ تو بر بـاد داده سـرهـا را

پـنـاه امـت پـیـغـمـبـر اسـت چـادرتـان            زمان وحـشت ما سنگر است چادرتان
یقین که فاتح صد خـیـبراست چادرتان            و سایـبان وسط محـشر است چادرتان

ندیـده مردی دوران به مـردی این زن
که رفته است به جنگ عقیده با دشمن

اگرچه رنـج و بـلا دیـد جـا نـزد اصلا            به راه عـاشـقی‌اش پـشت پا نزد اصلا
به جز حسین کسی را صدا نزد اصلا            و دست رد بـه غـم کـربـلا نـزد اصلا

درست مثل عـلی در نبردها غوغاست
شجاعتش بخدا چون شجاعت زهراست

عـقـیله بود ولی در حصار غربت بود            هجوم درد به قـلـبش ورای طاقت بود
همیشه سهمیه‌اش از جهان مصیبت بود            دلش شکـسته گـودال بود و غارت بود

نرفـته است ز یـادش هـجـوم سر نیـزه
سری که ذبح شد از پشت و رفت بر نیزه

نقد و بررسی

بند آخر این شعر به دلیل مستند نبودن و تحریفی بودن مطالبش کلاً حذف شد